دلنوشته ای که آرامش را ، ....
.
.
.
در رویای سپیده دمان
همیشه یک سوی آینه ، ...
پیداست ...
این را تو نیز میدانی ...
که ستاره های خالی و کوچک ، ...
روزی در کنار تو ،
شعله میکشند ...
پس برای چه میترسی ؟
اینجا آهوان ، تشنه تر از خاک ،
هر روز به بیرون جهان ،
" پرتاب " میشوند ... !
کسی این را نمی داند ...
مگر تا لحظه های افتادنش
دیگر هیچ " ترانه ای " ،
به گوش نمی رسد ...
با تو خاموشی پنهانی است ...
اما پچ پچ باران صبحگاهی
هرگز فراموشت نمی کند ...
" از کنار چپ جاده " ...
به سوی پنجره ای سبز
.... باز می آیی
تا آواز کبوتران را ،
دوباره بشنوی ...
من به "جنون " تو ،
" عادت " کرده ام ...
در رویای سپیده دمان ...
" همیشه "
یک سوی آینه ،
... پیداست ...
.
.
.
به قلم : ... aramesh ...
[ 21 / 4برچسب:ماه رمضان,این ماه خیس,دلنوشته,دکلمه,
] [ 2 PM ] [ aramesh ][